116

خیلی دارم مقاومت میکنم که باز یکی از شعر یا متنای عاشقانه‌ای که هزارساله سِیوشون کردم و هلاکشونم رو پست نکنم =)))

واسه همین اجازه بدین بگم قلبا امیدوارم این جشنواره هرچه زودتر به خیر و خوشی تموم شه که هم کیف کنم از اینکه این همه دردسر تو این دو ترم ارزشش رو داشت، هم به بقیه زندگیم برسم، هم دیگه لازم نباشه سنتورمو جابجا کنم و از این درد لعنتیِ کتف و مصرف مسکن خلاص شم -__-


115

باید کسی را،

پیدا کنم دوستم داشته باشد 

آنقدر که،

یکی از این شب‌های لعنتی 

آغوشش را،

برای من و یک دنیا خستگی بگشاید!

هیچ نگوید 

هیچ نپرسد .

•|نزار_‌قبانی|

‌‌------------------------

یادش بخیر پارسال این موقع‌ها بود. روزی که اینو خوندم با همه قلبم درکش کردم. 

چقدر پارسال از حالا دوره.


114

تو سریال پیکی بلایندر، یه جا توماس میگفت ما هممون تو قصه‌ی زندگی یه نفر، آدم بَده ایم. داشتم فکر میکردم من بَدِ زندگیِ کیَم؟ اون آدم کجای زندگی منه؟ اصلا چرا من براش بَدَم؟ کی بدمنِ زندگی منه؟ خلاصه هزارتا سوال اینطوری -__-

واقعا خدا نکنه آدم شروع کنه به درگیر شدن با فکرای مسموم. عین خوره میفتن به جونت، ول کنم نیستن 


112

یه نکته مهمی که تو اکثر روابط منتهی به شکست وجود داره رو امروز تو این متن خوندم: 

وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست، 
نگفتم: عزیزم این کار را نکن . 
نگفتم: برگرد و یکبار دیگر به من فرصت بده . 
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه؟ 
رُویم را برگرداندم، 
حالا او رفته و من،
 تمام چیزهایی رُو که نگفتم، 
 می‌شنوم .
 

خب چرا؟ چرا میذاریم قصه به اینجا بکشه؟ چرا نمیگیم احساس قلبیمون چیه و بجای اینکه ساعتها حرف بزنیم، لال میشیم؟ مشکل اینه ما یه چیزایی رو یادمون میره. فراموش میکنیم زندگی چقدر مسخره و کوتاهه، اینکه همو داریم چقدر با ارزشه و تنها چیزی که  تاآخر این دنیا برامون میمونه، قلبمونه. شایدم یاد نگرفتیم حرف بزنیم تا آدمهایی که دوستشون داریم بفهمن چقدر برامون ارزش دارن. 

تو کارتون ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی، بابای پسره نمیتونست بیان کنه دقیقا چه حسی داره و چی تو دلش میگذره. آخر قصه یه دستگاه به سرش وصل کردن که به کمک اون میتونست همه احساسشو بیان کنه. کاش همچین دستگاهی واقعا وجود داشت. اون وقت شاید کار خیلی از رابطه ها به اینجا نمیکشید.


111

یه حس خیلی بدی که خدا نصیب هیچکس نکنه، اینه که ببینی دوستت یا هرکسی که خیلی برات با ارزشه عمیقا از چیزی ناراحته و حتی داره گریه میکنه، ولی تو بجز گفتن چندتا جمله هیچ کار دیگه ای براش از دستت برنمیاد جز اینکه بشینی روبروش و غصه خوردنشو تماشا کنی. 

از این حس ناتوانی و واموندگی حالم بهم میخوره.


110

مود امشب : خیلی جدی خیره شدن به یه نقطه با هندزفری درحالیکه همه فکر میکنن داری شجریان گوش میدی ولی در واقع temptation آرش رو پلی کرده باشی =))) 

یه استوری دیدم این آهنگ داشت توش پلی میشد. دیدن استوری همانا و اتصالی کردن ول کنم بهش همان :دی


تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

MRD Tools دانلود رایگان پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان لیس گپ,چت ناز لیس,گپ لیز لیس چت,لیس گپ,گپ لیس دنیای برنامه ها ویندوز و تریلر و بازی اینجا چاه دردل من است